ورد سحری
اگه یه شب بعد از یه مهمونی اعصاب خرد کن و چند هفته خود درگیری حاد و یأسهای علمی و ناکامیهای زمانی و کنج ازلت گزیدن و تردید در رفتار دیگران و از کجا آمدهام آمدنم بهر چه بود و به کجا میروم آخر و اینجا کجاست و هوا چطور است و ساعت چند است...
...دلت بگیرد و نگاهی به گوشهی اتاق بیندازی و قرآن را برداری و یک حمد بخوانی و به خیال تفأل، دلت بخواهد دو کلام هم از خدا بشنوی و بعد ببینی که خدا میگوید:« الذین آمنوا و عملوا الصالحات طوبی لهم و حسن مآب» آیا میتوانی احوالاتت را توصیف کنی؟
نوشته شده در شنبه 88/1/22ساعت
1:45 صبح توسط سحر| نظرات ( ) |